اون روز توی مدرسه همه خوشحال بودیم و معلم مهربون به ما وسایلی رو داده بود و گفته بود که کلاس رو تزیین کنیم…
من به همراه دوستای خوبم کلاس رو تزیین کردیم و منتظر بودیم معلم بیاد…
همه از همدیگه سوال می کردیم که اینجا چخبره و برای چی تزیین کردیم!؟
همون لحظه معلم وارد کلاس شد و چنتا عکس توی دستش بود ، نشست و برای ما صحبت کرد و گفت: امروز روز اومدن امام خمینی(ره) به ایرانه
توی این روز دیگه محمد رضا شاه ظالم از کشورمون فرار کرده بود و کشور نیاز به یک رهبر و امام خوب داشت ، امام خمینی (ره) که قبلا به پاریس تبعید بودن ، به ایران برگشتن و مردم خوب مون برای اومدن امام خیلی خوشحال بودن و جشن گرفته بودن ما هم هر سال این روز رو جشن می گیریم…
معلم عزیزمون بعد از تموم شدن صحبت هاش عکس های اومدن امام رو بهمون نشون داد…
قصه دهه فجر