مربیآموز

قصه بابا نوئل

قصه بابا نوئل
قصه بابا نوئل
قصه بابا نوئل مربیآموز
انتشار شده در 1396/10/9 با 83 بار مشاهده
دسته بندی: 

بابا نوئل: «سن نیکلاس» یا سانتا کلاوز (اسقف کلیسای شهر میرا، منطقه آناتولی: ترکیه فعلی)، در قرن چهارم میلادی زندگی می کرد. “نیکلا” در خردسالی پدر و مادرش را از دست می‌دهد و ثروت زیادی برایش به ارث می‌ماند.

او  ۸ گوزن داشت که با آنها به مناطق گوناگون می رفت و به مناسبت های مختلف به بچه ها هدیه می داد. او  در زمان خود به یک روحانی خیرخواه شهرت پیدا می کند و کارهای خیرش زبانزد مردم میشود.

یک بار که “نیکولای قدیس” به ایتالیا می رود متوجه می شود که اشراف زاده ای در آنجا فقیر شده  و از فرط تنگدستی می خواهد دخترانش رو بفروشد. “نیکولا” شبانه و مخفیانه از خانه آن مرد کیسه سکه های طلا به داخل خانه می اندازد و فرار می کند.
شب اول و دوم با موفقیت کارش را انجام می دهد، اما شب سوم پنجره بسته بود و او مجبور شد از راه دودکش شومینه، کیسه سکه را به داخل خانه بیندازد.

پس از درگذشت او، تعدادی از کشیشان هدیه دادن به بچه ها را ادامه دادند و این سنت حفظ شد. کشیشان برای یادآوری خاطره سن نیکلاس سوار بر اسب سفید یا قاطر سفید شده و به بچه ها هدیه می دادند.

استخوان های “نیکولای قدیس” بعد از مرگش در کلیسایی در شهر خودش پتارا نگهداری می شده و گفته می شد که از استخوان های اون چیزی شبیه به گلاب ساطع می شده. گلابی که کشیشان کلیسا در بطری های کوچک می ریختند و به زائران می فروختند. این استخوان ها در قرن ۱۱ میلادی به وسیله ملوانان ایتالیایی دزدیده می شود و به کلیسا و زیارتگاه امروزیش در شهر باری آورده می شود. این استخوان ها همچنان آنجاست و همچنان تصور می شود که از خود مایعی معطر بیرون می دهد.

افسانه “نیکولای قدیس” به تدریج تغییر شکل داد و تصویری که از او در نقاشی ها کشیده می شود از حالت یک قدیس خارج شد. در قرن ۱۸ میلادی “نیکولای قدیس” رو به شکل یک کوتوله خندان و بعد یک پیرمرد  نقاشی شد.

هنگام کریسمس، مردم جوراب ها را در انتظار بابا نوئل می آویزند. زیرا اعتقاد بر این است که “سن نیکلاس” کیسه را از دودکش طوری انداخته که داخل جورابی افتاده که برای خشک شدن به کنار شومینه آویخته بودند !

به این ترتیب «بابانوئل» به عنوان یکی از نمادهای اصلی شب کریسمس یعنی شب میلاد عیسی مسیح (نوئل به معنی میلاد) با ظاهر یک پیرمرد چاق با زیش سفید بلند و لباسی قرمز برای بچه ها هدایایی می آورد.

منبع: مجله بانوی شرقی شماره دوازدهم

قصه کریسمس
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو