مربیآموز

شعر یه صابون کوچیک موچیک

شعر یه صابون کوچیک موچیک
شعر یه صابون کوچیک موچیک
شعر یه صابون کوچیک موچیک مربیآموز
انتشار شده در 1402/1/31 با 210 بار مشاهده
دسته بندی: 

کی بود کی بود؟

یه صابون کوچیک موچیک
گریه می کرد چیلیک چیلیک

غصه می خورد همیشه
می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه

هر روز دارم آب می خورم تَر می شم
ولی کوچیک تر می شم

رفتم پیشش نشستم
براش یه خالی بستم

گفتم من هم اون قدیما غول بودم
مثل تو خنگول بودم

کوچیک شدم که با تو بازی کنم
سُرت بدم سُرسُره بازی کنم

شعر واحدکار بهداشت دوستی و محبت
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو